ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 

 

   در مدرسه ی فرهاد دانش آموزان درباره ی اداره ی آن تصمیم گیری

می کردند؛ یعنی دانش‌آموزان هر مقطع تحصیلی سه نماینده برای هر

ماه و دو نماینده برای یک سال انتخاب می‌کردند. نماینده‌هایی که برای

یک سال انتخاب می‌شدند، وظیفه قانونگذاری داشتند و دیگر نماینده‌ها

نیز وظیفه ی اداره ی مدرسه را برعهده داشتند.

   نماینده‌هایی ماهانه، طبعا" در پایان ماه تغییر می‌کردند و به این ترتیب

تمام دانش‌آموزان در اداره ی مدرسه سهیم بودند.

   یکی از قوانینـی که دانش آمـوزان وضـع کرده بـودنـد این بـود که هیـچ

معلمی حق نداشت، دانش‌آموزی را از کلاس بیرون کند و حق تنبیه نیز

نداشت. همچنین نمره، شرط و ملاک قبولی نبود و اگر دانش‌آموزی در

یکی از درس‌ها ضعیف بود، وظیفه ی نماینده‌ها و دیگر دانش‌آموزان بود

که ضعـف او را بـرطـرف کنند تا همـگام با دیـگـر دانـش آمـوزان در درس

پیشرفت کند.

   برنامه‌های گردش علمی هم با نمایندگان بود و پس از این گردش ها

دانش‌آموزان با کمک یکدیگر یک کتاب درباره ی این سفر می‌نوشتند و

وجود کتابخانه ی فعال به‌ عنوان «قلب مـدرسه» در رونـد آموزش، نقش

اساسی داشت.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, معلمان ایران, خرد جمعی
 |+| نوشته شده در  جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:4  توسط بهمن طالبی  | 

 

   پندار خمارلو دختر توران میرهادی نیز در مدرسه ی فرهاد تحصیل

کرده است. او درباره ی خاطرات دوران کودکی اش در این مدرسه

می گوید: 

   شاگرد مادرم بودم. از دو ــ سه سالگی به کودکستان می‌رفتم.

وقتی مادر و پدرها دیر برای بردن کودکان خود به مدرسه می‌آمدند،

من باید کودکان آنها را همراهی می‌کردم.

   یک روز در کلاس دوم راهنمایی، وقتی مادر امتحان علوم اجتماعی

می‌گرفت، سوالات را به دانش‌آموزان داد و از کلاس خارج شد. چند

نفر دنبال مادر رفتند که چرا کسی را بالای سر ما نمی‌گذارید؟ اما مادر

گفت که نیازی به مراقب نیست.

   دیگر کلاس پر از همهمه ی دانش‌آموزان شد. برای پیدا کردن پاسخ

سوالات کتاب‌ها را باز کردند و با خرد جمعی به نتیجه رسیدند. وقتی

همه ورق‌های خود را که به یک صورت پاسخ داده شده بود به معلم

دادند، او گفت هدفم همین بود، تا با هم‌فکری به پاسخ برسید. من

هیچ وقت نمی‌توانستم این گونه پاسخ‌ها را به شما بیاموزم.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, معلمان ایران, مشورت و همفکری
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 

 

   یکی از طرح هایی که در مدرسه فرهاد اجرا می شد، طرح کاد بود؛

طرحی پژوهشی که به دانش آموزان دبیرستانی فرصت می داد با

گستره های کاری آشنا شوند و خود را برای گزینش رشته ی تحصیلی

آینده شان آزمایش کنند.

   این طرح دانش آموزان را با تفکر علمی یعنی یافتن پرسش اصلی،

ساختن فرضیه، مطالعه، آزمایش و رسیدن به پاسخ آشنا می کرد اما

نظام اداری آموزش و پرورش برای طرح کاد، مقرراتی انعطاف ناپذیر و

سخت در نظر گرفت که به نابودی آن انجامید. به این صورت که برای

این طرح مسابقه و جایزه منطقه ای و کشوری گذاشت و اصالت کار و

انگیزه ی واقعی پژوهش را تخریب کرد!

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, معلمان ایران, انتخاب شغل
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 

 

   ویژگی اصلی مدرسه ی فرهاد، رقابتی نبودن آن بود. در آن مدرسه

رقابت، جایزه و رتبه‌بندی وجود نداشت و هر کسی با توانایی‌های

خودش سنجیده می‌شد و اگر شاگردان مدرسه ی فرهاد به درجات

والا رسیدند به این دلیل بود که «خودشان» شدند.

   رقابت، مدارس ما را از کیفیت می‌اندازد ولی امروز تمام طرح‌های

آموزش و پرورش به طرح های رقابتی بدل شده‌است. بیایید این رقابت

را به همکاری، همیاری و مشارکت بدل کنیم تا فرزندان ما بتوانند به

حداکثر توانایی‌های خود برسند و احساس آرامش بکنند.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, همکاری و همکوشی, مشارکت به جای رقابت
 |+| نوشته شده در  شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:39  توسط بهمن طالبی  | 

 

   در مدرسه ی فرهاد، کتابخانـه بسیار مهـم بود و کتاب غیـردرسی

رابط آموزگار و دانش آمـوز محسوب می‌شد. معلمـان سعـی داشتند

تفکر علمـی را در کودکـان و نوجوانـان و به دنبـال آن در جامعه تثبیت

کنند.

   برای ایجاد عادت و علاقه به مطالعه، هفته‌ای یک ساعت برنامه ی

کتابخوانی در مدرسه برگزار می‌شد.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, ساعت کتابخوانی, عادت به خواندن کتاب
 |+| نوشته شده در  جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 

 

   برای یادگیری مهارت های اجتماعی و آشنایی با مشاغل و ارتباط

با مردم به مشاغل اطراف مدرسه مانند نانوایی، کفاشی و بقالی

می رفتیم. همچنین به احساسات افراد و تک تک دانش‌آموزان توجه

می شد.

   تشویق کودکان به کمک کردن به دیگران در روزهای بارانی و برفی،

کمک کودکان بزرگتر به کودکان سال‌های پایین‌تر و کمک‌های درسی

بچه‌ها به یکدیگر از دیگر مهارت‌های اجتماعی مطلوب در ‌مدرسه‌ بود.

   رعایت حقوق دیگران، احترام به همه، بی غرضی و بی تعصبی که

در تمامی فعالیت‌های مسئولین مدرسه ی فرهاد به چشم می‌خورد،

این موضوع را در عمل یادآوری می‌کرد که رفتار درست چنین است.

   برای رشد مهارت‌های اجتماعی، دانش آموزان را به خواندن کتاب و

مجله‌ها مانند مجله‌های پیک تشویق می‌ کردیم. همچنین گردش‌های

علمی، پخش فیلم، تهیه ی‌ روزنامه ی‌ دیواری، تشویق به شعر خوانی

و خواندن کتاب در برابر جمع، اجرای نمایش، ورزش و بازی‌های گروهی

از دیگر فعالیت‌های مدرسه ی فرهاد برای ایجاد روحیه ی جمعی و

آموزش مهارت های اجتماعی به شاگردان بود.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, مهارت های اجتماعی, آشنایی با مشاغل
 |+| نوشته شده در  سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 

 

   میرهادی درباره ی معلمان مدرسه ی فرهاد می گوید: من با هر

معلم جدیدی معمولا" مصاحبه ای می کردم و می گفتم که ما یک

مدرسه ی غیردولتی هستیم و حداقل شهریه را می گیریم. یعنی

نمی توانید انتظار حقوق اضافه از ما داشته باشید ولی در عین حال،

کار خیلی داریم! اگر اهل کار هستید، بمانید. اگر اهل زندگی این

چنینی هستید، بمانید. ببینید این زندگی من است. اما اگر فکر

می کنید جای بهتری می توانید باشید که حقوق بیش تری به شما

می دهند، هیچ کس مانع شما نیست. بعضی ها قبول می کردند و

بعضی ها نه. ولی کسانی که یک سال با ما کار می کردند همراه

ما می ماندند. علتش هم این بود که سیستم اداره ی مدرسه به

صورت هرمی نبود. کسی دستور نمی داد. تصمیمات به صورت جمعی

گرفته می شد و من مجری بودم و می بایستی امکانات اجرایی آن

تصمیمات را فراهم می کردم.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, مشارکت و مشورت, معلمان ایران
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:46  توسط بهمن طالبی  | 

 

   میرهادی درباره ی نحوه ی مشارکت در اداره ی مدرسه ی فرهاد در

خاطره ای می گوید: 

   مشارکت، در مدرسه ی فرهاد حرف اول را می‌زد. هیچ وقت فراموش

نمی‌کنم که یک روز بچه‌ها از من پرسیدند چه کسی قوانین کشور را

می‌نویسد؟ گفتم: مجلس شورای ملی.

   آنها خواستند تا در یکی از جلسات مجلس حضور پیدا کنند. من هم با

دبیرخانه ی مجلس شورای ملی هماهنگ کردم و یک روز نمایندگان

دانش‌آموزان در جلسه ی شورای ملی حاضر شدند و جالب اینجا بود که

ایرادات زیادی نیز به لوایح و تصمیمات آنها گرفتند که ما این اشکالات را

به صورت مکتوب به دبیرخانه ی مجلس شورای ملی فرستادیم. تلاش

ما این بود که به همه سوالات دانش‌آموزان پاسخ بدهیم و ذهن کنجکاو

آنها را به سوی خلاقیت هدایت کنیم.

 


برچسب‌ها: توران میرهادی, مدرسه ی فرهاد, اداره ی امور جامعه, معلمان ایران
 |+| نوشته شده در  جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 
 ... 

   با هم بودن دختر و پسر را در دبستان از نکات ضروری  

تعلـیـم و تربـیـت امـروزی می دانـم.پسـرهـا در سنـیـن  

دبستان بسیار صادق و صریح هستند و همین صـراحت  

گاهی به شکل خشونـت ظـاهر می شود.دخترها آرام، 

تـو دار و مـقـیّـد به ظـاهـر هستـنـد.احسـاسـات خود را  

همیشه نشان نمی دهند.اصـرار دارند تکالیفشان را به  

خوبی انـجام داده و مـورد تـوجه بـزرگتـرها قـرار گیـرنـد. 

پـسرها بیـشتر دوست دارنـد مطالب درسی را فهمیده 

و بـه خوبی یاد بگیرند،ولی خیلی در بند انجام تمرین و  

تکلیف نیستند. 

   وقتی این دو گـروه در کنـار هم قـرار می گیرند،تعادل  

بسیار مطـلـوبی بـرقـرار می شود.این دو گروه در کار و  

آمـوزش،تـأثیر تربیتی بسیار سازنده بر یکدیگر دارند: 

   دخترهـا ناچار می شوند صـادق باشند و احساسات  

و عواطف شان را پنـهـان نـکرده و ابـراز کنند.پـسرها بـا  

پـرسش هـا و نـظـرات و پیشنـهـادات خود کلاس را بـه  

سمت پـویـایی بیشتر و تحرک علمی سوق می دهند  

و دخترها نظم و ترتیب در کار ایـجاد کرده تا جستجو به  

نتیجه برسد. 

   به این ترتیب بچه ها با هم رشد می کنند،یکدیگر را  

می شناسند و بـرای هـم ارزش قـائـل می شوند و از  

همدیگر نکات ارزنده ای می آموزنـد.  

 

جست و جو در راه ها و روشهای تربیت 

توران میرهادی

 

   بـا توجه بـه نـظـام 3،3،3،3 و جدا شـدن سـاختـمـان  

مـدارس در هـر مقـطع،پیشنـهـاد می شود دوره ی اول  

دبستان به صورت مختلط برگزار شود.


برچسب‌ها: آموزش مختلط, آموزش ابتدایی, آموزش متوسطه, توران میرهادی
 |+| نوشته شده در  جمعه ۲۶ تیر ۱۳۹۴ساعت 12:14  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا