|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |

با استفاده از مقوا، چوب، کاغذهای رنگی و چسب، می توانید
مدلی از آرامگاه استاد سخن، سعدی درست کنید.

تو شوروی یه نفر رفت ماشین ثبتنام کنه. بهش گفتن برو ده سال
دیگه بیا تحویلت می دیم.
طرف گفت: صبحش بیام یا عصر؟
یارو گفت: 10 سال دیگه چه فرقی برات می کنه؟
طرف گفت: آخه صبحش قرار گذاشتیم لولهکش بیاد.

یه روزنامهی آمریکایی گزارش داد که پزشکان شوروی موفق شدهاند
که دندان یک بیمار را از راه بینیاش بیرون بکشند. روز بعد همه از روزنامه
پرسیدند که چگونه امکانپذیره؟
روزنامه جواب داد: آنها مجبورند از راه بینی دندان بیمار رو بیرون بکشند،
چون در شوروی هیچکس حق ندارد دهانش را باز کند!

استالین حین شنا تو یه دریاچه، یهو غرق می شه. یه روستایی که
از اونجا رد میشده، سریع میپره تو آب و نجاتش می ده. استالین
خوشحال میشه و بهش میگه: تو الان استالین رو نجات دادی قهرمان!
چی میخوای بهت بدم؟
روستایی که تازه میفهمه کی رو نجات داده، با تضرع می گه: تو رو
خدا فقط به هیچکی نگو کی نجاتت داده!

معلم ریاضی از دانش آموزی می پرسه:
2 ضرب در 2 چند می شه؟
شاگرد می گه: هر چی که استالین بگه.
و دانشآموز قبول می شه!
&&&&&
خبرنگاری از مردم شوروی می پرسه که چرا شوروی
آدم به ماه نمیفرسته؟
جواب می دن: چون میترسن دیگه نخواد برگرده!
&&&&&&

تو یه جلسه ی خصوصی از لنین پرسیدن: چه آیندهای
رو برای انقلاب کمونیستی پیشبینی میکنی؟
می گه: بالاخره در آینده میتونیم به مرحلهای برسیم که
همه چیز تو مغازههامون باشه، درست مثل دوران رهبر
قبلی!

فرودگاهی در نزدیکی ما
آیا می دانید این فرودگاه در کدام کشور همسایه ی ما ساخته شده است؟

معلم ایل در کنار زن و فرزندانش

بنایی که از اصلی ترین آرمان های انقلاب مشروطه
با ما سخن می گوید!
|
|