|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |
کوروش با اندیشه ای بلند، کرداری نیک، دادگرانه، آسان گیر و
شکیبا، امپراتوری بزرگ ایران را پی نهاد و بدین سان به پهنه ی
تاریخ پیوسته ی ایران و جهان گام گذاشت. به قول هگل:
«از دیدگاه سیاسی، ایران زادگاه نخستین امپراتوری راستین و
حکومتی کامل است که از عناصر ناهمگن فراهم می آید. در این
جا، نژادی یگانه، مردمان بسیاری را در بر می گیرد. ولی این مردمان،
فردیت خود را در پرتو حاکمیت یگانه، نگاه می دارند. این امپراتوری،
نه همچون امپراتوری چین، پدرشاهی، و نه همچون امپراتوری هند،
ایستا و بی جنبش، و نه همچون امپراتوری مغول، زودگذر، و نه همچون
امپراتوری ترکان، بنیادش بر ستمگری است.
برعکس، در این جا ملت های گوناگون در عین آنکه استقلال خود را
نگه می دارند به « کانون یگانگی بخشی » وابسته اند که می تواند
آنان را خشنود کند. از این رو امپراتوری ایران، روزگار دراز و درخشانی را
پشت سر گذارده است و شیوه ی پیوستگی بخش های آن چنان است
که با مفهوم راستین کشور یا دولت، بیشتر از امپراتوری های دیگر
مطابقت دارد.»
هگل همچنین می گوید: تاریخ با ایران آغاز شد. این درک درست
کوروش از مسئولیت یک انسان فرمانروا بود که به کوشش های او
و ملتی که در پشت سرش قرار داشت و به قدرت اخلاق و فضیلتِ
عدل و داد مجهز بود، مسئولیتی جهانی داد. به همه ی مردم و
همه ی آنچه که داشتند و عزیز می شمردند احترام گذاشت و با
ارائه ی تصویر ملتی صلح دوست و آرامش طلب و ترقی خواه، برای
اعتلای تمدنی که پی نهاده بود، تلاش کرد.
تا سال 2010 تصور می شد که استوانه ی کوروش تنها متنی
است که فرمان معروف کوروش بزرگ بر آن ثبت شده است. این
استوانه ی گلی، پخته شد و در یک مراسم آیینی، در بنای معبد
مردوک (Marduk) یا دیوار شهر بابِل برای گرامیداشت اقدامات
کوروش بزرگ دفن شد. پس به نظر می رسد که این فرمان، یک
«اعلامیه» نبوده، چون اصلا" منتشر نشده است.
اما طبق اعلام موزه ی بریتانیا، در ژانویه ی سال 2010 ویلفرد
لمبرت Wilfred Lambert آشورشناس، و اروین فینکل Irving
Finkel کارشناس موزه ی بریتانیا، دو قطعه کتیبه ی گلی را در
موزه ی بریتانیا مطالعه کردند و دریافتند که قسمتی از کتیبه ی
استوانه ی کوروش به روی آنها نوشته شده است. این دو قطعه
از سایت دیلم Dailem نزدیک بابِل پیدا شده بود و از سال 1881 تا
آن زمان در موزه ی بریتانیا بوده اما شناسایی نشده بودند. به نظر
این دو کارشناس، این دو قطعه به یک کتیبه ی گلی دیگر تعلق
دارند که همان متن استوانه ی کوروش بر آن نوشته شده بوده
است.
این کشف به این معنا است که برخلاف تصور رایج، متن کتیبه ی
کوروش در اشکال گوناگون، نسخه برداری و منتشر شده و به
اطلاع عموم رسانده شده است.

دو نسخه ی ناقص دیگر از کتیبه ی کوروش هم در «چین» پیدا
شده است. که بر روی دو تکه استخوان اسب نوشته شده اند.
این دو استخوان فسیل شده ی اسب را یک پزشک سنّتی چینی
در سال 1935 و 1940 خریداری کرده ولی به دلیل ناآشنایی با
زبان، از محتوایش خبر نداشت. در سال 1985 وی این دو استخوان
را به موزه ی «کاخ ممنوعه» در شهر پکن اهدا کرد و در آن زمان
آشورشناس چینی، وو یوهانگ Wu Yuhong متن یکی از این دو
کتیبه را شناسایی کرد ولی همگان تصور می کردند که متن،
جعلی است چون وجود نسخه ی دیگری از استوانه ی کوروش را
تصور نمی کردند.
اما وقتی 15 سال بعد در سال 2010 دو نسخه ی دیگر در موزه
بریتانیا پیدا شد که اصالت آنها مسلم بود، اروین فینکل شخصا" به
کاخ ممنوعه رفت و استخوان هایی را که داستانش را گفتیم،
مطالعه کرد و نتیجه گرفت که آنها نیز اصیل هستند.
البته متن این دو استخوان دقیقا" برابر متن استوانه نیست و به
نظر فینکل در زمان حیات کوروش بزرگ از روی متنی دیگر و توسط
کاتبانی نسخه برداری شده که مهارت کاملی در نگارش زبان اَکدی
نداشته اند.
این دو کشف نشان می دهد که «فرمان کوروش بزرگ» تا بلاد و
سرزمین های دوردست منتشر شده بود؛ نه این که به قول بعضی
مغرضان و ایران ستیـزان، پروپـاگاندا و تبلیغاتی بوده باشد که برای
فریفتن انسان ها در اعصار و قرون بعد، نوشته شده و در زمین دفن
شده باشد!

On this day (29th October) 539 BCE the Persian King
Cyrus II walked triumphantly into Babylon, the ancient
Mesopotamian capital and seat of a huge empire that
straddled the middle east . Iranian communities around the
world mark this day as "Cyrus the Great Day".F

افلاطون، فیلسوف برجسته ی یونانی در کتاب «قوانین»،
توصیف بسیار جالبی در باره ی شیوه ی حکومت کوروش به
دست می دهد. او دلیل موفقیت چشمگیر ایرانیان در زمان
کوروش و داریوش را این گونه بیان کرده است:
هنگامی که ایرانیان در زمان کوروش، میان برده داری و آزادی،
تناسب شایسته برقرار کردند؛ آنها نخست، خود آزاد شدند و
سپس، سرور دیگران شدند. زیرا هنگامی که حاکمان سهمی
از آزادی را به اتباعشان بدهند و آنها را در موقعیت برابری قرار
دهند، سربازان ایشان نسبت به فرماندهانشان احساس
دوستی می کنند، و در مواقع خطر وفاداری نشان می دهند
و اگر مردان خردمندی در میان ایشان بودند و می توانستند
مشورت ارائه کنند، از آنجا که شاه حسود نبود و اجازه می داد
مردم آزادانه صحبت کنند و نظر دهند، و به آنها احترام گذاشته
می شد؛ چنین کسانی با میوه ی خردمندی شان به مصلحت
جامعه کمک می کردند. در نتیجه به دلیل آزادی، دوستی و
تبادل خرد؛ همه ی امور ایشان پیشرفت کرد.


نخستین کاری که کوروش پس از پیروزی بر پادشاهی ماد
انجام داد، انتخاب شهر بزرگ و با سابقه ی همدان به عنوان
پایتخت دولت رو به توسعه ی خود بود. درست است که او و
اخلاف او، در تمام مدت حکمرانی خود از پایتخت های دیگری
نظیر شوش و ری و پارسه استفاده کردند و فرضا" ایام بهار را
در ری و تابستان را در همدان می گذرانیدند و پاییز و زمستان
را هم به تناوب در پارسه و شوش به سر می آوردند ولی
اهمیت همدان به عنوان خاستگاه نخستین دولت مقتدر آریایی
در شرق و آن هم با قدمتی چند صد ساله بر کسی پوشیده
نبود؛ و دودمان سلطنتی هخامنشی هم که خود را وامدار و
وارث برحق برادران مادی خویش می دانست، جدا" این
پیوستگی ها را محفوظ می داشت. به تعبیر دیگر با حفظ
کارگزاران مادی در مشاغل خود، تبدیل قدرت چنان مخفیانه
و زیرکانه و شاید همان بتوان گفت طبیعی و منطقی انجام
گرفت که در نظر ملل غربی، حکومت پارسی همان حکومت
مادی جلوه می کرد و هرودوت و مورخان دیگر، تا روزگار خود که
150 سال با آغاز کار کوروش فاصله داشت، جنگ های پارسیان
با یونانیان را جنگ های مادی می نامیدند.
نظیر این تحولات در حوزه های مدنی دیگری نیز که متعاقبا"
تحت تسلط پارسی ها درمی آمدند صورت گرفت، چنان که
بابل، سارد، مصر و ... نیز حکومت جهانی ایرانیان را به رغبت
پذیرا شدند و با حضور مستمر و مثبت خود در بنای امپراتوری،
آن را پل ارتباطی و میانی تمدن های شرق و غرب عالم کردند.


ادوارد براون که در سال های 1887 و 1888 در ایران به سر
می برد با دیدن آرامگاه کوروش بزرگ در کتاب خود «یک سال
در میان ایرانیان» می نویسد: من در کتاب «سر آرتور کرپورتر»
خوانده بودم که روی سنگ های قدیمی خطوطی غیرخوانا
نوشته شده است ولی وقتی دقت کردم دیدم که آنها در واقع
علائم به جا مانده از ابزار کار هستند و بدان می ماند که با یک
ابزار آهنی علاماتی روی سنگ رسم کرده باشند. مرد روستایی
که راهنمای من بود می گفت این علامت از طرف بناها گذاشته
شده تا میزان کار روزانه ی آنان هنگام ساختن عمارت معلوم
باشد و از روی همان میزان به آنان مزد می دادند.
هنگامی که از مقبره خارج می شدم سنگ های خارجی بنا را
مورد دقت قرار دادم و دیدم که روی آنها نیز آثار و علائم مشابه
به وجود آمده است. علاوه بر این آثار، روی سنگ ها کتیبه هایی
از آثار دوره ی اسلامی وجود داشت که بعضی از آنها ناخوانا و
عموما" فاقد تاریخ بود و در بعضی دیگر هم طوری وضوح داشت
که گویی دیروز آن را نقش کرده اند.

هر ایرانی همان گونـه که مکلّـف است در صورت استطـاعت در مدت
عمر خود یک بار به حج مُشرّف شود، شایسته است که یک بار هم به
زیـارت کوروش بـزرگ که «پایگاه ملیـت ایـرانـی» است برود، نه فقط به
خاطر ایرانی بودن، بلکه به جهت زیـارت فردی که قـرآن بیشترین تعریف
(17 آیه) در مورد یک زمامدار را از او کرده است.
زنده یاد استاد ابراهیم پورداوود
در روز هفتـم آبـان برابر با 29 اکتـبـر سـال 539 قبل از
میلاد مسیـح، کوروش هخامنشـی بنیـان گذار ایران وارد
بابِل می شوند و فرمان خود که اولین منشور حقوقی در
جهـان مـحسـوب مـی شـود را صــادر مـی کنـنـد. در این
فرمـان بر آزادی عقیـده و مذهب، منع بردگی و به بیگاری
گرفتن انسان ها، آزادی در انتـخاب مـحل زنـدگـی و منـع
تبعیـد و کوچاندن اجباری انسان ها، و مسئولیت حکومت
در برقـراری امنیـت و رفـاه مردم کشور تأکید شده است.
اصل این منشـور اکنون در موزه ی بریتانیا در لندن قرار
دارد و کپـی آن در تـالار سخنـرانـی هـای سـازمـان ملـل
متـحد به عنـوان اولین منشور جهـانی در ارتباط با حقوق
بشر نگهـداری مـی شود.


در این لحظه ی پرشکوه تاریـخ ایـران، من و همـه ی
ایرانیـان، همـه ی فـرزنـدان این مـرز و بـوم کهـن که دو
هزار و پانصـد سال پیـش به دسـت تو بنیـاد نهاده شد،
در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود می آوریم و خاطره
فراموش نشدنی تو را پاس می داریم.
همه ی ما در این هنگام که ایـران نو با افتخارات کهن
پیمان تازه می بندد، تو را به نام قهـرمـان جاودان تاریخ
ایـران، به نام بنیـان گذار کهنسـال تـرین شاهنشـاهی
جهـان، به نـام آزادی بـخش بـزرگ تـاریخ، به نام فـرزند
شایستـه ی بشریـت، درود می فرستیـم.
محمدرضا پهلوی / سال 1350


غروب خاطره انگیز پاسارگاد

در روز هفتـم آبان برابر با 29 اکتـبـر سـال 539 قبل از
میلاد مسیح، کوروش هخامنشـی بنیـان گذار ایران وارد
بابِل می شود و فرمان خود که اولین منشور حقوقی در
جهـان مـحسـوب مـی شـود را صـادر مـی کننـد. در این
فرمان بر آزادی عقیده و مذهب،منع بردگی و به بیگاری
گرفتن انسان ها، آزادی در انتـخاب مـحل زنـدگی و منع
تبعیـد و کوچانـدن اجباری انسانها، و مسئولیت حکومت
در برقـراری امنیـت و رفاه مردم کشور تأکید شده است.
اصل این منشور اکنون در موزه ی بریتانیا در لندن قرار
دارد و کپـی آن در تـالار سخنرانـی های سـازمـان ملـل
متـحد به عنوان اولین منشور جهانی در ارتباط با حقوق
بشر نگهداری می شود.


با سلام به همه ی فرزندان عزیـزم و با تبـریک آغاز
هفتـه ی ششم و نیز شادبـاش به خاطـر فرا رسیدن
هفتـم آبان روز ملی کوروش بزرگ!
هفتم آبان برابر با 29 اکتبر 539 قبل از میلاد،کوروش
هخامنشی بنیـان گذار ایـران وارد کشـور بابِل شده و
فرمـان معـروف خود را در باره ی آزادی مـذهب، آزادی
در انتخاب محل کار و زندگی، لغـو بیگاری و بردگی، و
موظف بودن حکومت در فـراهـم آوردن اسبـاب رفـاه و
شادمانی و امنیت خاطر مردمان صادر می کنند.
با درود به روح پر فتوح پدر ایران زمین، آرزو می کنم
که ما هـم در زمـره ی سربازان لایـق و وظیفه شناس
ایشان به ایران جاویدان خدمت کنیم.
|
|