ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 

 

                                 حجاری و پيكرتراشی

 

   نمونه‌ های عالی پيكرتراشی بقايای باستانی نقش برجسته منقور

بر ديواره ی كوهها، ساخته‌ هایی است كه در تخت جمشيد می بينيم.

جز اينها، آثاری همچون تكه سفالهای با نقش برجسته ی لعابدار كه از

كاخ شوش به دست آمده، گواه تاريخ اين هنر است.

 

                                 بیستون کرمانشاه

   

   پيكرتراشی از كهن‌ ترين هنرهای ايران بوده، اما به احتمال بر اثر منع

تصويرنگاری و پيكرسازی در اسلام، مرمرتراشی در روزگاران بعد چندان

پيشرفت نكرده است. فقط كنده‌ كاری روی چوب ترقی چشم‌ گير كرده

است، و به خصوص در ساخته‌ های خاتم‌كاری آثار نفيس و زيبا بسيار

است. اما صندوق‌های چوبی، يا جعبه‌ های ساخته از چوب در ايران

امروزه در دنيا در نازلترین سطح است. با اين همه، روی اين صندوقهای

رختدان يا يخدان نقش و نگار گيرایی می دهند كه نمودار ذوق ايرانی

 است.

 

          پیکره ی «مرد سبو به دست» در محوطه ی باستانی بیستون

 

 

   گونه‌ ای كار موزاييک با چوب هست كه آن را در شيراز "خاتم‌كاری"

می نامند. در اين صنعت دستی، با كنار هم نهادن قطعه چوب های

بسيار كوچك و ظريف و چيدن سی و پنج تا چهل تكه چوب در سطحی

به اندازه ی 6×9 ميلی متر (با نقشهای هندسی) طرح موزاييک زيبایی

پديد می آورند. در خاتم‌كاری روی يك تار قديمی، در سطح 3 ميلی متر

مربع 438 تكه ی ريز خاتم كار شده و نقش هندسی بسيار دقيقی

ساخته شده است. لطف و ظرافت اين كارهای ذوقی، چين و شكن

موج زر و سيم را بر دريای آرام گرفته در مهتاب بهاری به ياد می آورد.

 

                            اثری دیگر از قلم صُنع نیاکان ما در بیستون


   نقاشی و صورت‌نگاری هم به علت نهی آن در احكام اسلامی،

 چندان پيشرفت نكرد. اما در اين دوره، نگارگری در هند بيش از ايران

ترقی يافت. در ايران از روزگار شاه عباس بزرگ نگارگران با اين كه در

شمار اندک بودند، با كشيدن تصاويری به سبک نقاشی خاور دور كه

تفاوت دور و نزديک (پرسپکتیو) در آن نموده نمی شد، يا سايه روشن

نداشت؛ نقاشی را پويا نگه داشتند و در دوره ی متأخر در نقاشی

 رنگ و روغن به شيوه ی اروپا طبع آزمودند. اين هنر، چنانكه ازين پس

ياد خواهم كرد، در ايران ترقی چشمگيری يافت.

 

 

 

                                        قلمدان‌ سازی

 

   از هنرهایی كه با نقاشی رابطه ی نزديک دارد، قلمدان‌ سازی 

است. برای نوشتن به فارسی، قلم نی و مرکب به كار می برند.

در قديم، ديوانيان و همه ی اهل داد و ستد هميشه قلمدان همراه

داشتند.

 

   

   در صحيفه ی حزقيال نبی، از اجزای عهد عتيق (یا همان کتاب

تورات) می يابيم كه دست‌كم از سه هزار سال پيش از قلمدان

استفاده می شده است.

 

 

   از قديم در خاورزمين، مردم می بايست هميشه قلم و مرکب و كاغذ

و مهر همراه داشته باشند. امروزه هم در ايران (برای تسجيل اسناد و

نامه‌ ها) هميشه مهر با خود دارند.

 

 

   مركب را در دوات فلزی راست گوشه ی كوچك كه سرپوش دارد

می ريزند، و آن را با قلم در جعبه‌ ای همچون تيردان باريك و دراز

(قلمدان) می گذارند. اين جعبه گاهی فلزی است، اما بيشتر از چوب

يا كاغذ فشرده است كه رويش را لاک می گيرند و به نقش و نگار

ظريف می آرايند.

 

 

   روی قلمدانهای عتيقه، در ميان نقش گل و بوته، يك شعر يا عبارت

مناسب هم نوشته است، و نيز تاريخ و جای ساخت و ترقيم و تذهيب

آن. روی قلمدانهای نفيس قديم كه شاهكار هنری است، هر هنرمند

(جعبه‌ ساز و لاک كار و نقاش و مذهّب) یک یک نام، امضا و تاريخ كار

خود را نگاشته‌ اند تا همين چندی پيش، مردم قلمدان به بند كمر يا

پر شالشان داشتند. 

 

 


   بيشتر قلمدان هایی كه يافتم و گرد آوردم به بلندی حدود 30 سانتی 

متر و پهنای دو تا چهار سانتيمتر است، و هر دو سر آن انحنا دارد و مانند

سر ترن متروی فرانسه گرد است و دو سويش هم در بالا كمی انحنا

دارد. جعبه ی تویی آن مانند كشویی از يك سر قلمدان بيرون می آيد،

و جای دوات چينی در سر آن است.

 

 


   می گويند كه خوشنويسان درجه ی یک هم خط هایی بر قلمدان

نوشته بودند. نقش زيبا و استادانه ی روی قلمدانها بيشتر پرده‌ های

 عشقی يا صحنه‌ های شكار شاهانه يا داستان سلحشوران و

قهرمانان يا گل و پرنده است. اين تصويرها، به خلاف پرده‌های نقاشی

به واقعيت نزديک است، و طبيعی و گيرا می نمايد.

 


برچسب‌ها: پیکرتراشی, قلمدان سازی, آکی یو کازاما, دکتر هاشم رجب زاده
 |+| نوشته شده در  پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ساعت 11:30  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا