|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |
سندرم استکهلم
سندرم استکهلم، پدیدهای است روانی که طی آن گروگان، نسبت
به گروگانگیر خود حس یکدلی، همدردی و عواطف مثبت مییابد؛ در
مواقعی این حس وفاداری تا بدان حدی است که گروگان از کسی که
جان، مال یا آزادیاش را تهدید میکند، دفاع نموده و به صورت اختیاری
و با علاقه، تسلیم خواسته های او می شود. سندرم استکهلم نوعی
مکانیزم دفاعی است.
این اصطلاح برای نخستین بار، پس از سرقت از بانکی در استکهلم
پایتخت سوئد بر سر زبانها افتاد و بعدا" توسط روانپزشکی به نام
فرانک اوخبرگ، به شکلی رسمی توصیف شد. به طور خلاصه برخی
از ویژگیهای اصلی سندرم استکهلم عبارتاند از:
• احساسات مثبت قربانی به گروگانگیر یا زندانبان
• احساسات منفی قربانی نسبت به خانواده، دوستان و افرادی که
میکوشند تا قربانیان را مجاب سازند که اشتباه میکنند.
• پشتیبانی از دلایل و رفتارهای گروگانگیر
• رفتارهای حمایتی قربانی جهت کمک به گروگانگیر یا زندانبان.
در سرقت بانکی که در استکهلم رخ داده بود، چهار کارمند بانک به
مدت 6 روز به گروگان گرفته شدند؛ طی این شش روز، قربانیان به
اندازهای به گروگانگیرها وابستگی پیدا کردند که از همکاری با پلیس
سرباز زدند، در عملیان آنان کارشکنی کردند و حتی پس از آزادی، در
مقام دفاع از گروگانگیران خود برآمدند.
گرچه سندرم استکهلم، نشانگانی عجیب به نظر میرسد اما همچون
بسیاری از مکانیزمهای دفاعی دیگر، همه ی ما در معرض دچار شدن به
آن قرار داریم.

|
|