ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 
 

   یکی از دشمـنـان سـرسـخـت امـام علـی چنین نقل 

 می کند که روزی در مـدیـنـه حسین بن علی را دیـدم  

که بسیار نـیـکو مـنـظـر و پـاکیـزه بود امـا به خاطر غیظ  

و دشمنی که در دل بـه پـدرش و به آن خانـدان داشتم  

شروع به ناسزاگویی به وی و پدرش  نمودم. 

   حسین بن علـی نگاهی به من انداخت و سپس این  

آیه را تلاوت کرد: 

   آنگاه بـه من گفت: کار را بـر خویشتن سهـل و آسـان  

کن. از برای من و خودت از خدا طـلـب آمرزش کن. اگر از  

مـن کمک می خواهی، تو را کمک می کنـم. اگر انتظـار  

کمک مـالی داری بـه تـو عـطـا می کنـم. اگر احتیاج بـه  

هدایت داری، تو را هدایت می کنم. 

   من با مشاهده ی این رفتـار از کرده ی خود پشیـمان  

شدم و او که بـا هـوشمندی این ندامت و پریشانی مرا  

دریافـته بـود گفت: اندوهگین مباش! خدا ترا می آمرزد، 

زیرا ارحم الراحمین است. 

   بعد از این واقعه، چنان عشق و محبتی از این خاندان  

در دل مـن قــرار گـرفـت و تـمـام وجودم را پــر کــرد کـه  

کـسی محبـوب تـر از آنان نـزد مـن نـبـود. 


برچسب‌ها: معلم بشریت, امام حسین, خاندان علوی, خدای ارحم الراحمین
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ساعت 22:49  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا