ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 

 

   سیاست قرآن بر نیزه کردن، چهارده قرن است که کم و بیش

میان مسلمین رایج است. مخصوصا" هر وقت مقدس مآبان و

متظاهران زیاد می شوند و تظاهر به تقوا و زهد بازار پیدا می کند،

سیاست قرآن بر نیزه کردن ناکسان، رایج می شود.

   هر وقت جاهل ها و نادان ها و بی خبرها، مظهر قدس و تقوا

شناخته شوند و مردم آنها را سمبُل مسلمانان عملی بدانند،

وسیله ی خوبی به دست «موذیان منفعت پرست» می افتد. این

موذیان همواره آنان را آلت مقاصد خویش قرار می دهند و از وجود

آنها سدی محکم جلوی افکار مصلحان واقعی می سازند. بسیار

دیده شده که مغرضان، حتی غیرمسلمانان مثلا" استعمار غرب و

اخیرا" استعمار شرق، با تحریک احساسات مسلمانان به تفرقه و

انشقاق میان مردمان می پردازند، و یا آنان را نسبت به یکدیگر

بدبین و خصمی می کنند. چقدر شرم آور است که مثلا" مسلمان

دلسوخته ای درصدد بیرون راندن نفوذ خارجی برآید و همان مردمی

که او می خواهد آنها را نجات دهد با نام دین و مذهب، در برابر او

بایستند!

   آری اگر توده ی مردم جاهل و بی خبر باشند، دشمنان مردم، آنان

را به واسطه ی نادانی و بی خبری شان وادار به حمله به رهبران و

خیرخواهان خودشان می کنند. از پیامبر گرامی نقل کرده اند که گفته

است: «من از هجوم فقر و تنگدستی بر امت خود بیمناک نیستم.

آنچه از آن هراسانم «کج اندیشی » است. آنچه فقر فکری بر امتم

وارد می کند، فقر اقتصادی وارد نمی کند.»

 

   از طرف دیگر، خود ما به عنوان اعضای جامعه ی اسلامی، باید

کوشش کنیم استنباط مان از قرآن درست باشد. زیرا قرآن آنگاه

راهنما و هادی ماست که آن را به درستی بفهمیم.

   قرآن همیشه مسائل را به صورت کلّی و اصولی مطرح می کند،

ولی استنباط و تطبیق کلی بر جزئی، بسته به فهم و درک صحیح

ماست. مثلا" در قرآن آمده:

 

   اگر دو گروه از مومنان کارزار کردند، آشتی دهید آنان را و اگر

یکی بر دیگری سرکشی و ستمگری کند، با آن که «ستمگر»

است نبرد کنید تا به سوی فرمان خدا برگردد.

 

   قرآن اصول و کلیات را روشن می کند تا در هر عصری، باطلی

رو در روی حق قرار می گیرد، مردم با معیاری که قرآن در اختیار

آنان قرار داده است، عمل کنند. این دیگر وظیفه ی خود ماست

که طاغی را از غیر طاغی تشخیص دهیم. اگر واقعا" دست از

سرکشی برداشتند، بیذیریم و اگر دست نکشیدند و حیله کردند

و برای این که خود را از شکست برهانند تا فرصتی دوباره برای

حمله و ضربه زدن به دست بیاورند، حیله ی آنها را نقش بر آب

کرده و فریب نخوریم.

   پس رشد عقلی و اجتماعی ضروری است تا توده ی مردم،

حق را از غیر حق تشخیص دهند، و خادم را از خائن، و دوست را

از دشمن باز شناسند. قرآن برای رشد و رسیدن مردم به بلوغ،

نازل شده است، نه اینکه صغیر بمانند و محتاج ولی و قیّم باشند!

   در قرآن، ظلم و ظالم و عدل و حق آمده است اما باید دید،

مصداق آنها کدام است؛ اگر ظلمی را حق، و حقی را ظلم

تشخیص دهیم و بعد با تکیه بر همین کلیات که در کتاب خدا آمده

است، سَر عدالت و حق را بِبُریم؛ به دست خویشتن، آتش بر

خرمن خود زده ایم!

 

 


برچسب‌ها: قرآن, بر نیزه کردن قرآن, آیا مردم صغیرند, استبداد و استبدادزدگی
 |+| نوشته شده در  سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا