|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |
صبح روز عاشورای محرم سال 61 قمری:
در هر دو اردوگاه، نماز صبح به جماعت برگزار شد. در اردوی یزید،
عمر بن سعد به نماز ایستاده بود. کسی که غیر از حکومت و قدرت
و بهره گیری فزون تر از دنیا، به چیز دیگری نمی اندیشید، در جلوی
مردمی که به علت دو دهه تحریف مداوم کارگزاران حکومت اسلامی
معاویه ، مسخ شده بودند و در تاریکی جان و اندیشه ی خود، غرقه
بودند!
نماز عمر بن سعد، نمازی بود بی روح و بی طراوت؛ والا چگونه
می شود انسانی به عنوان رهبر عادل، به نماز بایستد و دستش به
خون صدها صدها نفر آغشته باشد؟!
روی به محراب نهـادن چه سود
دل به بـــخارا و بتـــــان طــــراز
ایـزد تو، وسوســه ی عاشقـی
از تو پــــذیـرد، نپـــذیرد نمــــاز!
|
|