|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |
ایمان و اعتقاد به خداوند ــ که جهان را به حق و عدل برپا ساخته
است ــ زیربنا و پشتوانه ی حقوق ذاتی و فطری انسانهاست. در
واقع مقام واقعی حکمرانی که خود را مومن و معتقد به خدا می داند،
امانتداری و نگهبانی حقوق مردم است.
رهبر؛ امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آنهاست. بین
حکمران و مردم، اگر بناست یکی برای دیگری باشد، این حکمران
است که برای توده ی محکوم است، نه توده ی محکوم برای حکمران.
سعدی نیز همین معنی را در کلام خود بیان کرده است:
گوسفند از برای چوپـان نیست
بلکه چوپان برای خدمت اوست
واژه ی «رعیت» علی رغم مفهوم منفوری که تدریجا" در زبان
فارسی به خود گرفته، مفهومی زیبا و بسی انسانی دارد. کاربرد
کلمه ی «راعی» را در مورد حکمران و کلمه ی «رعیت» را در مورد
توده ی محکوم، اولین مرتبه در کلمات خود پیامبر گرامی و سپس
به وفور در کلام امام علی می بینیم.
این لغت از ماده ی «رعی» است و به معنی حفظ و نگهبانی است.
به مردم از آن جهت کلمه ی رعیت اطلاق شده است که حکمران،
عهده دار حفظ و نگهبانی جان و مال و حقوق و آزادی های آنهاست.

پیامبر گفته است: همانا هر کدام از شما نگهبان و مسئولید؛ رهبر،
نگهبان و مسئول مردم است. زن، نگهبان و مسئول خانه ی شوهر
خویش است و ... پس همه نگهبان و همه مسئولید.
در آیه ی 58 سوره ی نساء چنین می خوانیم:
«خدا فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش برگردانید و وقتی
میان مردم حکم می کنید، به عدالت حکم کنید.»
طبرسی در باره ی آیه گفته است: در معنی این آیه، چند قول وجود
دارد؛ یکی اینکه مقصود مطلق امانت ها است، اعم از الهی و غیرالهی،
و مالی و غیرمالی. دوم اینکه مخاطب حکمرانان اند، و خداوند با تعبیر
لزوم ادای امانت، حکمرانان را فرمان می دهد که به رعایت مردم قیام
کنند. مؤید این معنی این است که بعد از این آیه بلافاصله می فرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردید، از خدا و رسول او و اولی الامر اطاعت
کنید.»
در آیه ی پیش، حقوق مردم و در این آیه متقابلا" حقوق صاحبان امر
بر مردم یادآوری شده است. از ائمه نیز روایت شده که از این دو آیه
یکی مال ماست (مبین حقوق ما بر شماست) و دیگری مال شماست
(مبین حقوق شما بر ماست).

امام علی در باره ی این دو آیه گفته است: بر رهبر و پیشوای مردم
لازم است که آنچنان حکومت کند در میان مردم که خداوند دستور آن را
فرود آورده است و امانتی که خداوند به او سپرده است ادا کند. هرگاه
چنین کند، بر مردم است که فرمان او را بشنوند و اطاعتش را بپذیرند و
دعوتش را اجابت کنند.
چنانکه دیده می شود قرآن، حاکم و سرپرست اجتماع را به عنوان
«امین» و «نگهبان» اجتماع می شناسد؛ حکومت عادلانه را نوعی
امانت که به او سپرده شده است و باید ادا نماید، تلقی می کند.

امام علی در نامه های خود به والیان و کارگزاران خویش می گوید:
... مبادا بپنداری که حکومتی که به تو سپرده شده است یک شکار
است که به چنگت افتاده است؛ خیر، امانتی بر گردنت گذاشته شده
است و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را
می خواهد؛ و تو را نرسد که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار
کنی.
... در جمع آوری مالیات به عدل و انصاف رفتار کنید، و به مردم در
باره ی خودتان حق بدهید، صبور باشید و در برآوردن حاجات مردم
بی حوصلگی نکنید.
... در قلب خودت مهربانی و محبت و لطف به مردم را بیدار کن.
زیرا که مردمان یا مسلمان اند و برادران دینی تو و یا غیر مسلمان اند
و انسانی مانند تو. مگو من اکنون مسلطم، از من فرمان دادن است
و از آنها اطاعت کردن، که این عین راه یافتن فساد در دل و ضعف در
دین و نزدیک شدن به سلب نعمت است.
... لازم است که وقتی امتیازی کسب می کنی و به افتخاری نایل
می شوی، آن فضیلت ها و موهبت ها تو را عوض نکند و رفتارت را با
رعیت تغییر ندهد، بلکه باید نعمت ها و موهبت های خدا، تو را بیشتر
به بندگان خدا نزدیک و مهربان تر کند.
|
|