ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 

 

 

   امام به سپاهیان عمر بن سعد اشاره کرد که ساکت شوند و به

سخن او گوش دهند. اما آنان توجهی نکردند. از این رو به آنان گفت:

   وای بر شما! شما را چه می شود که آرام نمی گیرید تا سخنم

را بشنوید؟ من شما را به راه راست می خوانم. هر کس که از من

سخنم را بشنود و اطاعت کند، از جمله ی هدایت شدگان است و

هر کس نافرمانی کند، نابود می شود. شما که به سخن من گوش

نمی دهید و از من نافرمانی می کنید، شکم هایتان از حرام آکنده

شده است و بر قلب هایتان مهر زده شده است.

   آرام آرام اما سکوت در آن جماعت برقرار شد و همه گوش به

سخنان حسین بن علی سپردند. و این ثابت می کند که «قدرت»؛ 

سرچشمه اش در یک روح بزرگ است و نه در سپاه متراکم

و برق شمشیرها و نیزه ها.

   صلابت سخن امام، هیبت سپاه عمر بن سعد را شکست. امام

گفت:

   ... آنگاه که به فریاد و درخواست شما پاسخ گفتم و به سوی تان

آمدم، شمشیرهایتان را بر ما کشیده اید و آتش فتنه ای را که

دشمن ما و شما، بر علیه ما افروخته بود، شعله ور ساختید.

بر علیه دوستان و پیشوایان خود به پاخاسته اید و به یاری دشمنانتان

آماده شده اید؛ بی آنکه دشمن شما گامی به سوی عدالت بردارد و

بی آنکه آرزویی و خواسته ای از شما جامه ی عمل پوشد، مگر

بهره ی حرامی از دنیا که سهم شما شده است و زندگی پست و

پرمذلتی که به آن دل بسته اید.

   اگر از شما مردم سوال کنند که چرا با ما این گونه می جنگید، آیا

می توانید بگویید که ما در دین بدعتی نهاده ایم یا در پاسداری از

دین جدمان، سستی و خطایی از ما مشاهده شده است؟!

   شما ای جنگ افروزان! امروز کارتان به جایی رسیده که دشمنان

ما را یاری می کنید و از یاری ما روی برمی تابید؟ چرا چنین نکنید!

که بی وفایی تان شهره ی روزگار است و بنیاد هستی شما بر آن

استوار است و قلبتان بر آن سرشته است و سینه تان بر آن آرام

یافته است. شما ناگوارترین میوه ی درختی هستید که چون باغبان

آن را در کام نهد، راه گلویش را فرو بندد و چون غاصب آن را در دهان

گیرد، مطبوع و خوش طعمش می یابد.

   بدانید که آن انسان بی پدر (عبیدالله بن زیاد) بر دو امر پای فشرده

است؛ میان شمشیرهای آخته و تن به خواری سپردن. اما دور باد و

هیهات که ما خواری را برگزینیم.

   خدا و رسول او، خواری را بر ما نمی پسندند و مومنان و دامن های

پاکی که ما را پرورده اند، بدان رضا نمی دهند. جوانمردان غیرتمند و

بلنـدآوازگـان والاهمـت، ننـگ دارنـد که مــا طـاعت پـلیـدان را بر مـرگ

شرافتمندانه ترجیح دهیم.

   آگاه باشید که من حجت را بر شمـا تمـام کـردم و راه پوزش را بر

شما بستم و از سرانجام کار، شما را بیم دادم.

   اکنـون که یـاران، مـرا رهـا کرده انـد با این شمـار انـدک و بسیـاری

دشمنان با شما می جنگم.

 


برچسب‌ها: امام حسین علیه السلام, مسیر شیعه در تاریخ, فرهنگ عاشورا, انسان آیینه ی خدا
 |+| نوشته شده در  شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹ساعت 0:59  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا