ششم و متوسطه اول
 
 
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی  
 

 

   فایده ی دیگر زهد و ترک لذت گرایی، برخورداری از مواهب روحی و

معنوی است. تا انسان از قید و بند هواپرستی آزاد نگردد و تا طفلِ

جان از پستان طبیعت گرفته نشود و تا مسائل مادی از صورت

هدف خارج نشود و به صورت وسیله درنیاید، سرزمین دل، برای

رشد و نمو احساسات پاک و اندیشه های تابناک و عواطف ملکوتی

 آماده نمی گردد. 

 

 

   حق پرستی به معنی واقعی کلمه، یعنی شور محبت و خدمت حق

را داشتن و با یاد او مأنوس بودن و از پرستش او لذت بردن و در حال توجه

و حضور دائم بودن، با خودپرستی و لذت گرایی و در اسارت زرق و برق

مادیات بودن به هیچ وجه سازگار نیست. نه تنها خداپرستی مستلزم

نوعی زهد است، هر عشق و پرستشی مثل وطن دوستی، یا پای بندی

به یک مسلک و مرام هم، مستلزم نوعی زهد و بی اعتنایی به شئون

مادی است.

 

 

   عشق ها و پرستش ها برخلاف علم ها و فلسفه ها، چون سر و

کارشان با دل و احساسات است، رقیب نمی پذیرند. هیچ مانعی

ندارد که یک نفر عالم یا فیلسوف، بنده ی درهم و دینار باشد و به

موقع فکر و اندیشه ی خود را در مسائل فلسفی و منطقی و طبیعی

و ریاضی به کار اندازد؛ ولی امکان ندارد که قلب چنین فردی، کانون یک

عشق مثل انسان دوستی و یا عشق به یک مرام و مسلک بوده باشد،

تا چه رسد به اینکه بخواهد کانون عشق الهی باشد و از عشق خدا

برافروخته گردد و محل نزول اشراقات و الهامات خدایی گردد. پس خانه ی

دل را از تعلقات مادی خالی و فارغ نگه داشتن و بت های سیم و زر را

از کعبه ی دل فرود آوردن و شکستن، شرط حصول کمالات معنوی و

رشد شخصیت واقعی انسانی است.

 

 

   البته هرگز نباید آزادی از بندگی سیم و زر و بی اعتنایی به آنچه

قابل تبدیل به پول است را با رهبانیت و ترک مسئولیت ها و شانه

خالی کردن از زیر تعهدات اشتباه گرفت، بلکه مسئولیت و تعهد،

تنها در پرتو چنین زهدهایی است که حقیقت خویش را باز می یابند

و دیگر لفظ توخالی و ادعای بی پشتوانه نمی باشند همچنان که

در علی ابن ابی طالب این دو ــ زهد و احساس مسئولیت ــ یک جا

جمع بود؛ امام، اول زاهد جهان بود و در عین حال حساس ترین

قلب ها را نسبت به مسئولیت های اجتماعی در سینه داشت. او از

طرفی می گفت: علی را با نعمت  و لذت ناپایدار چه کار؟ و از طرف

دیگر، برای یک بی عدالتی کوچک و یا به خاطر فردی محروم، شب

خوابش نمی برد. او حاضر نبود با شکم سیر بخوابد مبادا در اقصی بلاد،

افرادی گرسنه باشند. 

   میان آن زهد و این حساسیت، رابطه ی مستقیم بود. علی چون

زاهد و بی اعتنا و بی طمع بود و از طرف دیگر قلبش از عشق الهی

مالامال بود و جهان را از کوچک ترین ذره گرفته تا بزرگ ترین ستاره،

یک واحد مأموریت می دید، این چنین نسبت به حقوق و حدود

اجتماعی حساس بود. در صورتی که اگر فردی لذت گرا و منفعت

پرست بود، محال بود این چنین شخصیت مسئول و متعهدی پیدا کند.

 


برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, مسیر شیعه در تاریخ, زهد یا رهبانیت, آگاهی انسانی آگاهی اجتماعی
 |+| نوشته شده در  شنبه ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ساعت 10:10  توسط بهمن طالبی  | 
  بالا