|
ششم و متوسطه اول
|
||
|
آگاهی انسانی، آگاهی اجتماعی |
علامه نائینی در کتاب خود «در باره ی حکومت از نظر اسلام»،
یکی از اسباب و علـل بـرپـا مانـدن استـبـداد در جوامع را استبداد
دینی می داند و می گوید:
کار اینان این است که مطـالب و سخنانی را از دین یاد گرفته و
ظاهر خود را آن طور که جالـب عوام ساده باشد مـی آرایـنـد و
مـردمـی را کـه از اصــول و مــبــانـی دیـن بی خبـرنـد، و بـه اساس
دعـوت پیامبران گرامی آشنایی ندارند را می فریـبـنـد و مطـیـع خود
می سازنـد و به نام غمخواری دین و نگهداری آیین، سایه ی شیطان
را بر سر عموم می گسترانند و مردم را در زیر این سایه ی شومِ
جهل و ذلّـت نگاه می دارنـد.این دستـه چون با عـواطـف پـاک مـردم
سر و کار دارنـد و در پشت سنگر محکم دین نشسته اند، خطرشان
بیشتر و دفعـشان دشوارتر است.
در تاریخ اسلام، نخست معاویـه برای درهـم شکستن نیروی حق و
محو اصـول اسـلام، به این شیـوه روی آورد. جمعی از دنـیـا پـرستـان
را که چنـد روزی محضـر رسول گرامی را درک کرده و چند حدیث
شنیده و در نظر عوام، مرجع دین بودند را با خود همدست کرد و به
تأویـل آیات و جعل اخبـار و اغـوای خلـق مشغـول شدند و ریشه ی
زَقّوم حکومت بنی امیه را برای همیشه محکم ساختند.
این دسته بی پـروا و آشکارا حق را ضعیـف نمودند. اما دسته ی
دیگری از این قُمـاش از معاویه پول می گرفتند و با منفی بافی و
اظـهـار شک و تـردیـد و زهـد فروشی مـردم را از یاری حق دو دل و
سست می کردنـد.
مرور زمان و تلقینات و تبلیغـات دستگاه های وابسته به استبداد
این جریان را چنـان تـقـویت نمود که پاره ای ساده لـوح و بی خبـر از
تعـالیـم اسلام، قیـام و اقدام در برابر این گروه شوم را قـیـام به ضرر
دین می پندارنـد و سـکـوت در بـرابـر ایـشـان را از عـلائـم دیـنـداری!
آیت ا... سید محمود طالقانی
رحمة ا... علیه

|
|